متن آهنگ:
قسم به نگاهت به چشم سياهت
كه عشق و اميد آفريده بسي
چه شب تا سحر در جدايي تو دل تپيده بسي
به يادت چه شبها سرشكم روان
از دو ديده بسي
به ياد تو دل غم كشيده بسي
فتنه ديده بسي
اي غافل از تنهايي من
بي تو منم و آهي در روزگار سياهي
در خلوت آغوش تو چون دل را نبود راهي
ديگر ندارم پناهي
واي از آن شبها آن حكايتها
از براي من آن شكايتها
رشتهاي اگر چه گسسته از براي من جانا
قلب من اگر چون شكسته جان فداي تو جانا
روزگارم اگر چه سيه شد
آن همه آرزويم تبه شد
كي درآيي ز در جانا
هر شبانگه دو ديده به راهت
سينهام پر ز درد و ز آهت
كي برايد سحر جان
اشتراک گذاری مطلب