متن آهنگ:
ای غم ای همدم دست از سر دل بردار
ای شادی يک دم مرهم به دلم بگذار
دل جای شادی ست از غم شده ام بيزار
ای غم بيرون رو اين خانه به او بسپار
با اين خانه ی تنگ
با اين پاره ی سنگ
با اين دل چه کنم
اين آلوده ی رنگ
دلااااااا
قول مرا چرا شکستی
پَر نزدی به گِل نشستی
پَر نزدی
تو دريا بودی
ز چه رو چون مردابی
ای دريا تا کی
ز نسيمی بی تابی
دل به دريا بزن در شبِ طوفان
تا به کی سر زدن بر درِ زندان
تا کِی تنهايی ......
برخيز و پرگشا
در آسمان رها
تا کوی ناکجا
کوی بی نشان
کوی آشنا
ای غم ای همدم دست از سر دل بردار
ای شادی يک دم مرهم به دلم بگذار
دل جای شادی ست از غم شده ام بيزار
ای غم بيرون رو اين خانه به او بسپار
ای دل زين غمها تنها غم او بگذار
اشتراک گذاری مطلب