دانلود آهنگ غم نمیتونه تو دل تو کم کم جا بگیره – کم کم – از پویا بیاتی
دانلود آهنگ تو دل من چی میگذره تو که چیزی نمیدونی – دوست دارم – از پوریا احمدی
دانلود آهنگ بوی مرگه تو نفسام لحظه های واپسینه – وقت رفتنه میدونم فرصتی نمونده انگار – آخر قصه – از پیمان قادری
(بیشتر…)
دانلود آهنگ از تو چشمات میخونم که منو دوسم داری – به خدا عاشقت هستم – از پیام صالحی
دانلود آهنگ یه شب و بیداری یه روز پر از خواب پرسه تو خیابون – تداوم بد – از پریسا و علیرضا کرمانی
(بیشتر…)
دانلود آهنگ بی تو من سرد و تنهام (جاده) از پویا
متن آهنگ پویا جاده
بی تو من سرد و تنهام
با تو من دور از غمهام
با تو من هر شب هر روز
همیشه غرق رویام
بی تو من سرد و تنهام
با تو من دور از غمهام
با تو من هر شب هر روز
همیشه غرق رویام
همیشه خوبی, مهربونی
تو میتونی از نگاهم عشقو بخونی
تو میتونی, آره تو میتونی عاشق بمونی
تو نباشی من میمیرم
تو نباشی من میشکنم
تو نباشی دربدر میشم و گم میشم توی جاده
دانلود آهنگ پویا به نام جاده
تو نباشی من میمیرم
تو نباشی من میشکنم
تو نباشی دربدر میشم و گم میشم توی جاده
نازم, جونم, به عشق تو اسیرم, عاشقم
عمرم با من بمون نمیرم, عاشقم باش عاشقم باش
وقتی که نیستی دل من میگیره, بی تو جون میکنه میمیره
پیش تو اما زندگیم شیرینه, بی تو میمیرم وای میمیرم
دانلود آهنگ پویا به نام جاده
تو نباشی من میمیرم
تو نباشی من میشکنم
تو نباشی دربدر میشم و گم میشم توی جاده
جون… جونم تورو میخواد
قلب… قلبم تورو میخواد
دل… این دل تورو میخواد
عمرم جونم فدااات
فقط یک بار بهم بگو, بهم بگو دوستت دارم
با من بمون, بهم بگو دلواپست نمیذارم
دانلود آهنگ پویا به نام جاده
تو نباشی من میمیرم
تو نباشی من میشکنم
تو نباشی دربدر میشم و گم میشم توی جاده
تو نباشی من میمیرم
تو نباشی من میشکنم
تو نباشی دربدر میشم و گم میشم توی جاده
تو نباشی من میمیرم
تو نباشی من میشکنم
تو نباشی دربدر میشم و گم میشم توی جاده
توی جاده
توی جاده
دانلود دکلمه قطره قطره اگر چه آب شدیم از پرویز پرستویی
قطره قطره اگر چه آب شدیم ابر بودیم و آفتاب شدیم
ساخت ما را همان که می پنداشت ,به یکی جرعه اش خراب شدیم
رنگ سال گذشته را دارد همه ی لحظه های امسالم
۳۶۵ حسرت را همچنان می کشم به دنبالم
قهوه ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نمی گنجم
دیده ام در جهان نما چشمی که به تکرار می کشد فالم
یک نفر از غبار می آید مژده ی تازه ی تو تکراری ست
یک نفر از غبار آمد و زد زخم های همیشه بر بالم
باز در جمع تازه ی اضداد حال و روزی نگفتنی دارم
هم نمی دانم از چه می خندم ,هم نمی دانم از چه می نالم
راستی در هوای شرجی هم دیدن دوستان تماشایی است
به غریبی قسم نمی دانم چه بگویم جز اینکه خوشحالم
دوستانی عمیق آمده اند چهره هایی که غرقشان شده ام
میوه های رسیده ای که هنوز من به باغ کمالشان کالم
چندیست شعر هایم را جز برای خودم نمی خوانم
شاید از بس صدایشان زده ام دوست دارند دوستان لالم
تنهایی ام را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست
گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست
غم آنقدر دارم که می خواهم تمام فصل ها را
بر سفره ی رنگین خود بنشانمت، بنشین غمی نیست
حوّا ی من بر من مگیر این خود ستایی را
که بی شک تنها تر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست
آیینه ام را بر دهان تک تک یاران گرفتم
تا روشنم شد، در میان مردگانم همدمی نیست
همواره چون من نه فقط یک لحظه خوب من بیندیش
لبریزی از گفتن ولی در هیچ سویت محرمی نیست،
من قصد نفی بازی گل را و باران را ندارم
شاید برای من که همزاد کویرم شبنمی نیست
شاید به زخم من که می پوشم ز چشم شهر، آن را
در دست های بی نهایت مهربانش مرهمی نیست
شاید و یا شاید هزاران شاید دیگر,اگر چه
اینک به گوش انتظارم جز صدای مبهمی نیست